دید بنیادی
خبرگزاری شاهنامه
پدید گشت آهوی در این وادی به چشم اتش افکند در همه نادی
همه سوار و پیاده طلب در افتادند به جهد و جد نه چون تو که سست افتادی
چو یک دو حمله دویدند ناپدید شد او که هیچ بوی نبردی کسی به استادی
لگامها بکشیدند تا که واگردند نمود باز بدیشان فزودشان شادی
چو باز حمله بکردند باز تک برداشت که باد در پی او گم کند همی بادی
بر این صفت چو زحد رفت هرکسی زهوس ز هم شدند جدا و بکرد وحادی
یکی به تک دم خرگوش برگرفت غلط یکی پی بز کوهی و راه بغدادی
گروه گم شده با همدگر دو قسم شدند یکی به طمع در اهو یکی به ازادی
جماعتی که بدیشان است میل ان اهو چو گم شدندی بنمودی اهو ابادی
ازین جماعت قومی که خاص تر بودند به چشم مست بیاموختشان هم اورادی
چو خو و طبع ورا خوبتر بدانستند ز طبع او نشدندی به هیچ رو عادی
جمال خویش چو بنمودشان ز رحمت خود که اندک اندک گستاخ کردشان هادی
به هر دو روز یکی شکل دیگر اوردی به شکلهای عجایب مثال شیادی
از آنک زهره بدرد دل ضعیفان را چه تاب دارد خود جان ادمی زادی
که آسمان و زمین بردرد اگر بیند یکی صفت ز صفتهای مبدی بادی
که باشد آنکه بگفتم خیال شمس الدین که او مراست خدیو و مجیر بی دادی
ز عشق او نتوانم که توبه آرم من و گر شود به نصیحت هزار عبادی
که اوست اصل بصیرت پناه عالم کشف کزو بیابد بنیاد دید بنیادی
ایا جمال تو را او جمال داد و نمک ایا کمال تو از رشک او بیفزادی
حرام باشد یاد کسی به هر دو جهان از ان گهی که تو اندر ضمیر و دل یادی
اگر چه طینت تبریز بس شهان زادی و لیک چون وی شاهی بگو که کی زادی
کفیل قافیه عمر سایه اش بادا ففی الحقیقة منه الدلیل و الحادی
--
You received this message because you are subscribed to the Google
Groups "US consulting Contract Opportunities" group.
To post to this group, send email to us-consulting-temp@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to
us-consulting-temp+unsubscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at
http://groups.google.co.in/group/us-consulting-temp?hl=en-GB
No comments:
Post a Comment